s عشق بي تو نميشه
عزم آن دارم که امشب نیمه مست
نظرات شما عزیزان:
پای کوبان کوزه ی دردی به دست
سر به بازار قلندرها نهم
پس به یک ساعت ببازم هر چه هست
تا کی از تزویر باشم رهنمای؟
تا کی از پندار باشم خودپرست؟
پرده پندار می باید درید
توبه ی تزویر می باید شکست
ساقیا در ده شرابی دلگشای
هین که دل برخاست غم در سر نشست
تو بگردان دور تا ما مرد وار
دور گردون زیر پای آریم پست
مشتری را خرقه از سر برکشیم
زهره را تا حشر گردانیم مست
پس چو عطار از جهت بیرون شویم
بی جهت در رقص آییم از الست
Power By:
LoxBlog.Com |